دخمه



بسم الله

سلام 

درست حدس زدید . اینجا دخمه است شاید شعبه دوم dakhmeh.blogfa.com.

البته با قالب نوشتاری متفاوت و بیشتر گفتمان و محل قرارهای دوستانه

فعلا فقط شروع کردم تا ان شاءالله زودتر برنامه ریزیش انجام بشه . 


پ.ن : بالاخره موفق شدید .

بسم الله الرحمن الرحیم


عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم

دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله نور
گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم

نامه ای را هُد هُد آورده ست آغازش تویی
از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم

سوره ی والیل من برخیز و والفجری بخوان
دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم

قل هو الله احد قل عشق الله الصمد
راز پنهان است بسم الله الرحمن الرحیم

گیسویت را بازکن انا فتحنایی بگو
دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم

ای لبانت محیی الاموات لبخندی بزن
مردن آسان است بسم الله الرحمن الرحیم

میزبان عشق است و وای از عشق! غوغا می کند
هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله

حلوا شیرینی صاحبان عزاست به اهل قبور

این تنها شیرینی ضیافت مرگ عطر و طعمش دعاست .

این حرمتی هست که زنده ها به مرده هاشون میزارن و اجرش هم نزول صلوات و حمد و قل هو اللهِ.(دیالوگ ماندگار فیلم مادر علی حاتمی تو سکانس های پایانی)

هر وقت شروع میکنم به پخت یاد این دیالوگ میافتم و اینکه برا کیا دلم میخواد اینهفته شیرینی بفرستم .

اونموقع است که تسبیح و میگیرم دستم و شروع میکنم به هم زدن آرد و میخونم و میخونم و میخونم و .

چقدر حس آرامش خوبی تو پختن حلوا هست ،انگار نزدیکم میکنه به عزیزایی که دور شدن ازم و دلتنگشون هستم .

انگار دارم آماده ضیافت و مهمونی میشم .


هدیه به همه انبیاء و اولیاء وصلحاو شهدا و ارواح همه مومنین من الازل الی الابد بخوانید فاتحه مع السوره و الصلوات 


بسم الله

نتیجه بحث تدبر

از کجا بفهمیم داریم اعلام برائت از ذات فرد رو میکنیم یا فعل اون رو ؟؟؟؟

*باید دید  نگاه ما به اون فرد چطور هست اینکه میخوایم این عیب در شخص از بین بره یا نه ؟ اینکه ازش متنفر میشیم یا نه . انبیاء به هیچ وجه از کسی متنفر نمیشدند .

تفاوت همز و لمز با امر به معروف و نهی از منکر

در عیب جویی و همز و لمز ما خود شخصیت فرد رو مورد نقد قرار میدیم ولی در امر به معروف اون عمل هست که نقد میشه .

هر جا ایرادی رو از طرف گرفتی که باورت این بود که خودت مبرا هستی و یا اینکه احساس کردی هیچوقت هم نخواهی داشت این ینی همز و لمز کردن ینی تو شخصیت اون فرد رو مورد تحقیر و خرد شدن قرار دادی .

نکته !!!!

بهترین حالت امر به معروف اینه که خودت عامل باش ولی اگر هم خودت عامل به اون معروف نیستی دلیل نمیشه که امر به معروف نکنی ولی باید حواست باشه که حست این نباشه من مبتلا به منکر نیستم و مبتلا هم نخواهم شد و یا اینکه فکر کنی یه امری رو که تو عامل هستی این برای تو دایمی هست و امکان نداره ترکش کنی .

1. ما از هیچ عیبی مبرا نیستید .

2.هر کسی ممکنه آدم کش بشه مگر اینکه فضل و رحمت خدا شامل حالش باشه

3.قوانین خدا دست خدا رو نمیبنده برای همین اهل بیت مدام در خوف و رجاء بودند .

4. ظلمت نفسی تو دعای کمیل بخاطر کار یاد ما دادن نیست بلکه مولا در مقام فقر ذاتی خود دارن با خدا مکالمه میکنن .

5. آدمها از حرف ناصح ممکنه ناراحت بشن ولی هیچوقت نمی شکنند .

6. به اندازه ای که به خودمون مطمئن میشیم از دریافت فیض رحمانی محروم میمونیم .

7.نقاط قوت خودمون رو لیست کنیم و بدونیم دقیقا همینا نقطه ضعف ما هستند چون نسبت بهشون  احساس خلود میکنیم .

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِیمِ
وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ ١ الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ ٢ یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ٣

کَلَّا ۖ لَیُنبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ٤ وَمَا أَدْرَ‌اکَ مَا الْحُطَمَةُ ٥ نَارُ‌ اللَّـهِ الْمُوقَدَةُ ٦

الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ ٧ إِنَّهَا عَلَیْهِم مُّؤْصَدَةٌ ٨ فِی عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ ٩


پ.ن 1:حضرت ابوتراب میفرمایند: هر کس عیب کسی را بگیرد نمیمیرد تا به همان عیب دچار شود .

پ.ن2 : قل اعوذ برب من نفسی


بسم الله

تو یه جلسه ای قرار بود تدبر سوره همزه بگم . شروع کردم و گفتم و گفتم تا رسیدم به این آیه که یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ »

فرد فکر میکنه اگر یه عیبی در اون نیست و یه امکانی رو داره در دنیا نسبت بهش مالک هست و خودش رو در اون امکان یا نعمت جاودانه میدونه و فک میکنه الی الابد اون امکان براش موندگار هست و همین دلیل میشه تا دیگران رو به واسطه نداشتن اون امکان مورد همز و لمز(عیب جویی و تحقیر ) قرار بده .

به اینجا که رسیدم یهو یاد همه اونایی افتادم که به واسطه عمل غلط و حتی معصیتشون بارها و بارها سرزنش و تحقیر کردیم . چقدر توهم تقوا و زهد برداشتیم که این عیب و گناها در ما وجود نداره و در اونا از ابتدای خلقت بوده .

حضرت یوسف (ع) فرموده اند : نفس من اگر عمل سوء انجام نمیده این عارضی است والااگر از من برداشته بشه من هم گنه کار میشم .

این ینی اهل بیت عصمت رو در خودشون جاودانه نمیدونن برای همین تو مناجات های مولا و حضرت زین العابدین دچار تعجب میشیم که چرا امام مدل یه گناهکار وارد دعا شده و طلب بخشش کرده .

انبیاء و اهل بیت هیچ وقت خودشون رو مبراء از عیب نمیدیدن و برای همین به تعداد بیماری آدمها باهاشون بیمار بودن ، همدرد بودن و دلهره و دلشوره داشتن و بهم میریختن .

سوره خیلی دردش زیاده و این از اون کلمه " ویل " در ابتدا کاملا پیداست

اینجا چند تا سوال مطرح میشه که دوس دارم شما به یکیش جواب بدید

از کجا بفهمیم داریم اعلام برائت از ذات فرد رو میکنیم یا فعل اون رو ؟؟؟؟


بسم الله

امام صادق (ع) میفرمایند :قلب انسان بین سینۀ انسان و حنجرۀ او بال بال میزند، (یعنی دل در این سینه قرار ندارد )تا وقتی که به ایمان معتقد شود ، وقتی با ایمان گره خورد ، قرار پیدا میکند ، و این سخن پروردگار است که میفرمایند : هر کس ایمان پیدا کند ، قلبش هدایت میشود ، این یعنی قرار یافتنِ قلب .

( محاسن ، جلد 1، ص294)

ادامه مطلب


بسم الله

نمیفهمم چه جوری میشه که یه نفر با اینهمه دغدغه که دنیای امروز بهمون تحمیل کرده و با همه ماموریت های بزرگی که خدا برای زندگی ما تو دنیا در نظر گرفته ،فرصت رسیدگی به این مسائل پیش پا افتاده رو پیدا میکنه ؟!!!

مدام درگیر حرف و حدیث های واهی و دنبال مقابله به مثل کردن .

من حتی نمیفهمم چطور میشه دنبال یه آدمی که نمیخوادت و دوست نداره راه بیافتی چه برسه دنبال این کارای بی مقدار و سخیف

واقعا اون کرامت انسانی که خدا برامون قرار داده با این رفتارها و حرفا و تلافی کردنامون به قهقرا نمیره؟

چطوری اینهمه وقت دارید برا اینکارا ؟

راننده ماشین بغلی یه حرف نامربوط میزنه و میره ، پاشو میزاره رو گاز که برسه و یه دونه بزرگتر تحویلش بده

یکی از بستگان  خودش یا همسرش یه انتقاد تندی کرده و این افتاده دنبال نقطه ضعف گرفتن از طرف برا تلافی

یه نگاه پر از بدبینی و یه حالت تدافعی برا کم نیاوردن و به قولی موشک جواب موشک .

باور کنید سیره خدا و پیغمبر و اهل بیت این نبوده .

باور کنید ما مسئولیت های خیلی بزرگتری داریم .

باور کنید با این روش و منشهای بچه گانه نمیتونیم به تحقق ظهور حتی فکر کنیم چه برسه به کمک کردن به این تحقق.

البته که همه این تغافل و تحمل و صبر رو باید در مورد مباحث و موارد فردی به کار گرفت والا در شرایطی  که به اجتماع یا امور مسلمین مربوط میشه خدا با کسی شوخی نداره و تسامح معنی نداره و تغافل منفی میشه .

این مرام حضرت ابوتراب بوده که وقتی کسی حرف بدی بهش میزده میگفتن : یه علی دیگه رو میگه با من نبود خودش رو میزد به اون راه


پ.ن1 : خدایا لطفا اینروزا خودت و بزن به اون راه و ندید بگیر


بسم الله

داستان شمع و گل و پروانه کودکی هایم 

داستان سوختگی های درجه یک تا سه بود 

شمعی که فلسفه وجودش بر سوختن و نثار کردن بنا شده بود و این را سر نخ بیرون  زده از عمق وجودش نشان میداد .

پروانه ای که عشق چنان واله و شیدا کرده بودش که دل داده بود به سوختن کنار معشوق

و گل امان از گل که در حسرت دلدادگی و فراق میسوخت  . در اصل گل سوختنش نه با شعله بود که دود فراق خفه اش میکرد

و این سوختن قبل از شعله به خاکستر می نشاند وجود را .

تو قصه فراق از حضرت در راه همیشه دنبال نقش خودمم . دنبال ماموریت من تو این زمانه غفلت از غیبت . و حالا بعد از اینهمه سال خوب میدونم من نه اون پروانه ام که نزدیکی و شوق وصل سبب سوختنش هست ، من اون گلی ام که غم دوری داره خفه اش میکنه . 


پ.ن ۱ : من دلم سوخته گفتم که بدانید فقط 


بسم الله

عرض تسلیت بمناسبت شهادت دردانه علی بن موسی الرضا حضرت باب المراد امام جواد علیه السلام .  
الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ. (بحار‌الانوار، ج۷۵، ص۳۵۸)
فرمود: مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.


پ.ن :صلی الله علیک یا جواد الائمه 

رسم قبیله است که هر کس جوانتر است / مویش سپید گشته و قدش کمانتر است 

این بیست و پنج سال که سنی نمیشود /اما بهار عمر شما پر خزان تر است

تو مجتبای خانه ی موسی بن جعفری / با همسری که از همه نامهربان تر است

زهر کشنده بود و لبت را سیاه کرد / زهری که چوب نیست ولی خیزران تر است .


بسم الله

بفرمایید روضه 

و. اما حسین (ع)، نزدیک‌ترین، محبوب‌ترین و دوست داشتنی‌ترین هدیه را برای معاشقه با خدا برگزیده بود. شاید اندیشیده بود که خوبتر‌هایش را اول فدای معشوق کند و شاید این کلام علی اکبر (ع) دلش را آتش زده بود که: یا ابة لا ابقانی الله بعدک طرفه عین.» پدر جان! خدا پس از تو مرا به قدر چشم به هم زدنی زنده نگذارد. پدر جان! دنیای من آنی پس از تو دوام نیاورد. چشمهای من، جهان را پس از تو نبیند» 

ادامه مطلب


بسم الله

قطار عمر لحظه ای از حرکت باز نمی ایستد و تا آنسوی کلمات و معنایی پیش خواهد رفت . 

این ما مسافران سواره بر قطار هستیم که هر یک در ایستگاهی مرکب را به مقصد وصل ترک میکنیم . 

آنها که شوق وصال بی تابشان کرده سر مست از نزدیکی ایستگاه مقصد و آنها که دارایی خود را در مبدا جا گذاشته اند و با فراموشی و دست خالی راهی شدند در اضطراب و دلهره چه خواهد شد ترس را هجی میکنند . 

خوشا انانکه برای رسیدن به وصل و مقصد دلدار خویش پرواز را به حرکت با قطار ترجیح داده اند و جان بر کف همچون شهاب های اسمانی با سرعت به سمت معشوق گسیل شدند . 


به رسم دیرین روزهای پنجشنبه اینجا مجلس فاتحه بر پاست هدیه به همه انبیاء و اولیا و صلحا و شهدا و همه ارواح مومنین من الازل الی الابد 

بخوانید فاتحه مع السوره و الصلوات 


بسم الله

خداوند عبادش را با "تار" و " تور " و "تیر" صید میکند ؛

تیر برای فراری ها ، 

تور برای متوسطین ،

تار و آواز ملکوتی برای مقربین .

حاج اقای دولابی (مصباح الهدی ۱۹۸)


پ.ن ۱: صدای تو را رنگ و بوی صدای تو را دوست دارم 

پ.ن ۲:عشق یعنی آن صدای سازها 

پ.ن ۳: ما را به جبر هم که شده سر به راه کن خیری ندیده ایم از این اختیارها


بسم الله

این جمله از دیدار سخنگوی جنبش انصارالله یمن خطاب به حضرت آقا طعم شیرین ولایت رو ریخته تو دلم اینروزا و بیشتر از همیشه کیفور غدیر هستم . 

"ما ولایت شما را امتداد خط پیامبر اسلام (ره) و

ادامه ولایت امیرالمومنین علی (ع ) میدانیم ."


پ.ن ۱: حزب الله هم الغالبون

پ.ن ۲: علی در سرنوشت عالم امکان اثر دارد 

پ.ن ۳: یا ابانا فتصدق علینا 


بسم الله

اسعدالله ایامکم

تبریک و تهنیت بمناسبت ولادت حضرت امام علی النقی الهادی 

هر کس به طریق خدا پرستی محکم و استوار باشد ،مصائب بر وی سبک آید،حتی اگر تکه تکه شود . (تحف العقول)


پ.ن ۱: یا ایها العزیز ! تصدق علی الذلیل 

ای خالق زیارت کل ذوات نور .ای جامعه سُرای تبار کبیرها

یا هادی الاُمم!اگر انوار تو نبود . بیراهه میشدند تمام مسیرها 


بسم الله 

سلام الله علیکم 

یه چند روزی درگیر بودم و یه جور خوبی نشد که بشه به اینجا سر بزنم .

الحمدلله که دستم بند خیر بود و ممنون دوستان که تو خصوصی پیگیر بودن .

راستی اسعد الله ایامکم 

الهی هممون منیّت های وجودمون رو خوب به مسلخ برده باشیم و ذبح صحیح کرده باشیم تا بهمون بچشونن از شهد شیرین ولایت مولانا علی بن ابیطالب در غدیر 

**********

جناب گوارا یه چالشی گذاشتن در رابطه با ادعیه منتخب هر کسی و بنده رو هم به این چالش دعوت کردن 

حقیقتا خیلی دلم میخواست یه پست مفهومی برای این موضوع بزارم ولی خب ترجیح دادم خودمونی و صادقانه فقط جوابشون رو بدم و خودم و بکشم به چالش انتخاب تا دیر نشده .

فقط یه نکته بگم و اونم اینکه اینا فقط سلیقه شخصی بنده است ونه وما توصیه بزرگان ، چرا که هر دعایی در محل ابتلاء خواص بی نظیر خودش رو داره 

برای من یه لیست منتخب وجود داره تو مفاتیح داخل موبایلم که اینا بیشتر از همه باز شده 

حدیث کساء و زیارت جامعه کبیره

زیارت عاشورا و علقمه و ناحیه مقدسه

زیارت امین الله و مناجات مسجد کوفه

زیارت حضرت زهرا (یا ممتحنه امتحنک الله )

دعای مجیر 

دعای ابوحمزه ثمالی

مناجات خمس عشر . مناجات تائبین 

دعای کمیل 


پ.ن ۱: اعتراف میکنم بیشتر از همه حدیث کساء و زیارت عاشورا و دعای مجیر و جامعه خونده میشه از تو این لیست

پ.ن ۲: اون دو تا ایه عجیب خانم نا دم رو هم علی الدوام باید گفت و کلید هست برام

پ.ن ۳: ذکر صلوات و استغفار (ذکر موقع طلوع و غروب آفتاب)و یا ارحم الراحمین و استخیر الله 

پ‌. ن ۴: الان احساس میکنم دارم اسناد محرمانه افشاء میکنم براتون


بسم الله

دو تا حوض از اشک تو چشماش

دو تا رود از سرچشمه اون حوضای پر اب

قاب گرفتن عکس یه حرم رو که سرخی پرچمش

رنگ غروب زده به این دریاچه های نمکی و 

کویر خشک گونه ها رو شالیزار کرده از امواج غم 

و موج موج حرارت دلش رو به بازی گرفته تو کنج این غربت جا موندگی 


پ.ن اول : حرارتاً قُلوبِ کل مومنِِ و مومنه هوای نوکرات و داری مگه نه ؟؟ هوای نوکرات و داری مگه نه ؟؟؟

پ.ن دوم: به سلیمان جهان از طرف مور سلام

پ.ن سوم: هر که دل آرام دید . از دلش ارام رفت


بسم الله

امام حسن عسگری علیه السلام:

بهتر از زندگی چیزی است که چون آن را از دست دهی از "زندگی"بدت آید؛ 

و بدتر از مرگ چیزی است که چون بر تو فرود آید " مرگ "را دوست داشته باشی موسوعه السیره اهل بیت،ج۳۴،ص ۱۲۹


هدیه به همه انبیاءو اولیاء و صلحاءو شهدا و ارواح همه مومنین و مسلمین من الازل الی الابد بخوانید فاتحه مع السوره و الصوات

پ.ن اول : ما را به غم عشق همان عشق علاج است

پ.ن دوم : من حرم لازمم مرا دریاب 

پ.ن سوم : الهی رضا برضائک ، تسلیما لقضائک ، لا معبود سواک ، یا غیاث المستغیثین


بسم الله

بفرمایید روضه

صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام

شخصیت درخشان و بزرگوار امام حسین علیه‌السّلام دو وجهه دارد: یک وجهه، همان وجهه‌ى جهاد و شهادت و توفانى است که در تاریخ به راه انداخته و همچنان هم این توفان با همه‌ى برکاتى که دارد، برپا خواهد بود؛ که شما با آن آشنا هستید. یک بعد دیگر، بعد معنوى و عرفانى است که بخصوص در دعاى عرفه به شکل عجیبى نمایان است. ما مثل دعاى عرفه کمتر دعایى را داریم که سوز و گداز و نظم عجیب و توسّل به ذیل عنایت حضرت حق متعال بر فانى دیدن خود در مقابل ذات مقدّس ربوبى در آن باشد؛ دعاى خیلى عجیبى است.
دعاى دیگرى مربوط به روز عرفه در صحیفه‌ى سجادیه هست، که از فرزند این بزرگوار است. من یک وقت این دو دعا را با هم مقایسه مى‌کردم؛ اوّل دعاى امام حسین را مى‌خواندم، بعد دعاى صحیفه‌ى سجّادیه را. مکرّر به نظر من این طور رسیده است که دعاى حضرت سجّاد، مثل شرح دعاى عرفه است. آن، متن است؛ این، شرح است. آن، اصل است؛ این، فرع است. دعاى عرفه، دعاى عجیبى است. شما عین همین روحیه را در خطابى که حضرت در مجمع بزرگان زمان خود – بزرگان اسلام و بازماندگان تابعین و امثال اینها – در منى ایراد کردند، مشاهده مى‌کنید. ظاهراً هم متعلّق به همان سال آخر یا سال دیگرى است – من الان درست در ذهنم نیست – که آن هم در تاریخ و در کتب حدیث ثبت است.

به قضیه‌ى عاشورا و کربلا برمى‌گردیم. مى‌بینیم این‌جا هم با این‌که میدان حماسه و جنگ است، اما از لحظه‌ى اوّل تا لحظه‌ى آخرى که نقل شده است که حضرت صورت مبارکش را روى خاکهاى گرم کربلا گذاشت و عرض کرد: الهى رضاً بقضائک و تسلیماً لأمرک»، با ذکر و تضرع و یاد و توسّل همراه است. از وقت خروج از مکه که فرمود: من کان فینا باذلاً مهجته موطناً على لقاءاللَّه نفسه فلیرحل معنا»، با دعا و توسل و وعده‌ى لقاى الهى و همان روحیه‌ى دعاى عرفه شروع مى‌شود، تا گودال قتلگاه و رضاً بقضائکِ» لحظه‌ى آخر. یعنى خود ماجراى عاشورا هم یک ماجراى عرفانى است. جنگ است، کشتن و کشته شدن است، حماسه است – و حماسه‌هاى عاشورا، فصل فوق‌العاده درخشانى است – اما وقتى شما به بافت اصلى این حادثه‌ى حماسى نگاه مى‌کنید، مى‌بینید که عرفان هست، معنویّت هست، تضرّع و روح دعاى عرفه هست. پس، آن وجه دیگر شخصیت امام حسین علیه‌السّلام هم باید به عظمت این وجه جهاد و شهادت و با همان اوج و عروج، مورد توجه قرار گیرد

                                                                                       (بیانات حضرت امام ای )
خواهشا اگر حال روضه ندارید وارد ادامه مطلب نشوید .

ادامه مطلب


بسم الله

وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا

برات از سالها بعد مینویسم از یه آینده ای که نمیدونم میاد یا نه ولی دارم خودمون رو اونجا میبینم.

خنکی هوای پاییز لرز انداخته به جونم و جارو تو دستم مشغول برگزار کردن یه سمفونی شاد هست . کار هر روز سپیده ام جارو زدن حیاط و آب دادن گلدونای لب حوض کوچیک پر از ماهی گلی کنار باغچه است .  نشستم لب حوض تا برگای زرد بازیگوشی که با باد همراه شدن و تو رقص و پای کوبی خودشون و رسوندن به آب و سیراب شدن و رفتن تو خلسه اونهمه هیجان رو جمع کنم که نگاهم وسط اونهمه فیروزه ای محو چشمات میشه و دلم پر میکشه به روزای ده سالگی .

بابا طبق معمول تو حیاط کنار حوض مچت رو گرفته و یه بسته که تو کاغذ رنگی پیچیده شده سُر داده تو دامنت و میگه : جایزه شاگرد اول مدرسه است از طرف ادارمون

میافتی تو خوشی بسته هدیه و نفس میکشی بوی اون ساعت بند پلاستیکی بنفش رو و چشمات چراغونی میشه از دیدن کیف و مداد رنگی و کلاسور رویایی جلوی روت و تو همین حال و احوال گوشات صدای آروم و پر از بغض مادر و میشنوه که خبر از سفر میده و بد حالی دایی مهربون و اسطوره ات ، تو همون لحظه همه چی رنگش عوض میشه و غرق میشی تو دلهره اینکه خدایا قراره چه اتفاقی بیافته .

چقدر این حال گنگ نسبت به آینده به وحشت میندازه همیشه تو رو و چقدر اون حس ششم لعنتی صحنه های تکراری برات آورده و میاره و خواهد آورد فقط خدا میدونه و من که الان اینجا کنار گلدونای شمعدونی نشستم و دارم مرور میکنم اونروزات رو .

اون دوچرخه قرمز کنار حیاط رو برا خودت غول نکن و برو به جنگ با اون آهن پاره تا سالها بعد حسرت جا خوش نکنه تو چشمات برا بلد نبودن و ناتوان بودن تو حض کردن از یه تفریح پر شور پر خاطره

انقدر رکاب بزن تا پاهات قوی بشه برا پیاده روی های خیابون زرتشت که بعدها باید تابستونای زیادی رو تو اون خیابون سر کنی تا بتونی بخشی از مسیر زندگی ات رو اونجا بسازی و عاشقی کنی و بری و بری تا برسونی خودت رو به اول جاده عاشقانه دنیا که دلت و برسونه به معشوق حقیقی

راستی حفظ قرآن رو اگه تثبیت نکنی باید بعدها با دوچرخه و بی دوچرخه تو پیاده گز کردنای خیابونای تهران مدام تو گوشت هدفون یه واکمن قراضه رو تحمل کنی و این به آستانه شنواییت صدمه میزنه ، برو دنبال تثبیت و از عزیز یاد بگیر که عملت حتی اگه کم هست همون رو برا خودت به ثبات برسونی و هر بار در محضر امامت ارائه اش بدی .

بیشتر از رکاب زدن تمرین خوش اخلاقی کن که بعدها پیرت و درمیاره گند دماغی هات و میندازتت تو ناامیدی از عفو و بخشش که کفه سنگین اعمال تو یوم الحسرت به حسن خلق هست جان من .

حواست به یار مدرسه راهنماییت باشه وقتت برا مزه مزه کردن این میوه شیرین خیلی کم هست ، تابه خودت بیای خدا شکسته همه اونچه از دیگری تو دل ساختی و تو میمونی و خاطرات مبهم و کوتاه کتابخونه شهدای محراب ؛

عوضش راهت که خورد تو جلسات انجمن اسلامی یه سر که رفتی مدرسه ساعد بگرد دنبال یه دختر بالا بلند که اگه نجنبی خیلی دیر میرسی به وصالش و باید یه عمر حسرت تنهایی تو جمع بودن رو با خودت اینطرف و اونطرف بچرخونی و مدارا کنی با همه شلوغی و آشفتگی های دور و برت.مراقب باش که زود بجویی اش والا تو اون همه سبزی اردوگاه و تو اونهمه دغدغه های ریز و درشت ممکنه گمش کنی بین شمشاد ها و حواست نباشه به اون چشمایی که قرار هست برات دریا رو سوغات بیاره از پشت کوه های تحمل و تنهایی ؛ نگاه به اون کودکی جا خوش کرده تو چشماش نکن خیلی زودتر از تو بزرگ میشه تو کنج اون شیش گوشه که هر گوشه اش رو برا صاف کردن کجی های انسانها ساخته ان . و اونکه جا میمونه از این کارخونه انسان سازی تو هستی و شاید به سبب این رفاقت دست تو رو هم بگیرن و بزارن فدای نوکرشون بشی اگه زیادی کوچیک هستی برا فانی خودشون شدن .

خوشنویسی رو دنبال کن که لسان قلم لسان دل است و سوز دلت اگه بشینه رو چوب قلمت بوی عود و عنبر پخش میکنه و دنیات و معطر میکنه .

اندازه ای که تشنگی اذیتت میکنه کتاب خوب بخون که هر چی بخونی بازم کم هست برا حرکت کردن و رشد تو صراط دنیا .

باغبونی و نگهداری از گل و گیاه رو از عزیز خانم همسایه یاد بگیر که بعدها برا گلدونایی که خشک میشن عزا نگیری و بلد باشی چه جوری رب شمعدونیای خونت بشی .

نوشته ها و شعرات و به احترام کلمه بودن و از خدا بودن کلمات حفظشون کن و تو بازیها و لجبازیای بچگی به نابودی نکش که سوختگی اون کاغذها میشه یه لک قهوه ای گوشه دلت

کم کن اون فکرای بزرگ و بلند پروازانه رو و دل بده به تصاویر توی آینه ها و حواست به چشمات باشه که بعدها نیافتی به خطا که تاری چشمت داره تصویر رو محو میبینه یا واقعا دور شدی از اونکه جلوی آینه ایستاده .

مراقب دوست داشتنی هات باش ، خدا میخواد بندازتت وسط یه بازی پر از دوری و نزدیکی و عیار پیدا کردن تو این بازی یه دل سیقلی میخواد که تا تراش بخوره این الماس باید دردها بکشی جانم

حرف برا گفتن زیاد دارم ولی خب پیری و چشمای کم سو و بی فروغ اینروزام دیگه یاری نمیکنه برا شفاف دیدنت تو حوض فیروزه ای که لبش نشستم و دارم خنکای پاییز رو میلرزم ، مخلص کلام :

اسم ارباب محک ایمان هست و اگه یه روزی اومد که با شنیدم نام حسین دلت نلرزید به برا ایمانت نگران شو ، دستگاه امام حسین فوق فقه هست و حواست باشه همه ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین کشتی نجات هستن ولی حضرت حسین سریعتر از همه به مقصد میرسونتت و راه رسیدن به عرفان دو مسیر و دو مکان هست یا حرم اباعبدالله یا مجلس عزای ایشون ؛نماز شب خوبه ولی گریه بر سیدالشهدا ارجح بر نماز شب هست .

خلاصه که این و رو قلبت حک کن:

شکر خدا را که در پناه حسینم . عالم از این خوبتر پناه ندارد

و حفظ کن این بیت رو که اولین شعری هست که به پسرک دو سالت یاد میدی:

هر چه گویم عشق از آن برتر بود . عشق امیرالمومنین حیدر بود

و تا ابد تو حرم همه حضرات معصومین این و با خودت زمزمه کن

سرمایه محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو عالم نمیدهم

گر مهر و ماه را .

از طرف پیرزنی که دوست داشت آدم خوبی باشه ولی .


پ.ن اول : این پست با توجه به زمان و حال فعلی نوشته شده و هیچ عقبه فکری پشتش نیست و اون متن پایانی برگرفته از کلام بزرگان در مورد حضرت سیدالشهداست

پ.ن دوم : این پست حسب الامر جناب

آقاسیدجواد نوشته شده است .

پ.ن سوم : اعتراف میکنم یه مواردی بود که یواشکی تو گوش ماهی گلی ها گفتم تا به گوش خودم تو ده سالگی برسونن ولی روم نشد اینجا بنویسمشون .

پ.ن چهارم : تا دیر نشده برگه امتحانی که جلومون هست رو با توجه به متن کتابی که در اختیارمون گذاشتن اصلاح کنیم و الکی امیدوار نباشیم به گوشه چشم طراح سوالات چرا که با آزمون اوپن بوک حجت رو تموم کرده و از ارفاق تا اون ته تها خبری نیست و خدا نکنه مردود بشیم و مجبور شیم تا شهریور بیایم و بریم و مهر تجدیدی بخوره تو پیشونیمون چون اونموفع حتی اگه قبول بشیم یه کارنامه با عنوان قبولی شهریور تو دستمون هست که هیچ جاش شبیه اون قبولی خرداد تو نامه درس خونای عالم نیست و آبروی رفته همیشه شرمندگیش موندگارِ

پ.ن پنجم :

خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست به دامان عفوت می زنم.

اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت بازخواست می کنم.

اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که تو را دوست دارم.


بسم الله

هر چی جمعه به ساعتهای پایانیش نزدیک میشه اون شعله کوچیک امید تو دلم رو به افول میره و خاموش میشه . انگار خیلی کودکانه از پس قایم باشک تو دعای ندبه و اون کجاست کجاست گفتنام منتظر یه معجزه بودم که این هفته دیگه جواب میده ولی حیف که فرج بازی نیست که با دو تا صدا زدن خبری بشه.

تو این ساعتا دنبال یه مرحم میگردم برای دل سوخته ام و مدتهاست هیچی جای دعا رو برام نمیگیره . میخواد آل یاسین باشه و میخواد سمات باشه با اون لحن قدیمی و اون جملات شگفت انگیز و قشنگش 


پ.ن اول:مثل من گدا سر کویت زیاد هست اما کریم مثل تو پیدا نمیشود 

پ.ن دوم :قل اعوذ برب دلتنگی


بسم الله

بفرمایید روضه

صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام

در زیارتی از زیارت های امام حسین علیه السلام که در روز اربعین خوانده می شود جمله ای بسیار پر معنی وجود دارد و آن این است: و بَذَلَ مُهجَتَهُ فیک لِیَسْتَفیدَ عِبادَکَ مِنْ الجَهالَة». فلسفه فداکاری حسین بن علی علیه السلام در این جمله گنجانده شده است. زائر [امام حسین علیه السلام ] به خدای متعال عرض می کند که این بنده تو، این حسین تو، خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات بدهد و [از] حیْرةُ الضَّلالَةِ»؛ [هم چنین تلاش کرد] مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گم راهی است نجات بدهد.

(گزیده بیانات حضرت امام ای )

ادامه مطلب


بسم الله

اینروزا همه دارن دنبال کوله پشتی سبک و کوچیک میگردن برای پیاده روی اربعین و من باز تو فکر کوله سنگینی هستم که هی داره سنگین و سنگین تر میشه و زمان به وقت رفتن نزدیک تر .

یه جور غریبی ترس و وحشت از این بار کج و سنگین و از بانگ الرحیل که تو عالم پیچیده داره وجودم رو میخوره .

موهای سفید سرم زیاد شده و چیزی به رد کردن یه سال دیگه از عمرم و وارد ایستگاه جدید شدن نمونده .ساعت شنی داره دونه های آخر شن امسال رو هم برام مع میشمره و ساعت شنی عمرم افتاده تو سرازیری و سرعت ریزشش خیلی چشمگیره.

همیشه عاشق سفید شدن موهام بودم ، یه حس لذت بخش از بزرگ شدن برام داشت . از بچگی دلم میخواست تجربه اش کنم و حالا که این رنگ عوض کردن افتاده رو دور تند ضربان قلبم نامیزون شده و پای دلم لرزون .

امسال دارم یه جور دیگه به این فکر میکنم که اگه آخرین اربعین عمرم باشه چی ؟ اگه نشه برم و بمونم و این جا موندن برام ابدی بشه چی ؟؟؟

این دوست دارم برای خودم که تو مزار دنیا خوابیدم و راه خیلی طولانی ندارم تا به امر جنابشان بیدار بشم از خواب دنیا و کوبیده بشه پیشونیم به لحد روی صورتم، ازتون فاتحه بگیرم


پ.ن اول : هدیه به همه انبیاء و اولیاء وصلحاو شهدا و ارواح همه مومنین و مسلمین من الازل الی الابد بخوانید فاتحه مع السوره و الصلوات

پ.ن دوم : هدیه به ارواح همه زندگان گرفتار در بند دنیا هم جهت رفع امراض روحی و جسمی فاتحه ای قرائت بفرمایید .

پ.ن سوم :عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند /دردِ بی‌درمان‌شان را مرگ درمان می‌کند

پ.ن چهارم : یک کربلا بده اصلا بگو بمیر / یک کربلا به راه خدا بر من فقیر


بسم الله

نقل امروز و دیروز و یه دهه و یه قرن نیست ، نقل هزاره و اندی پیشِ

البت توفیری هم نداره برا مثل منی که تا کارم تو هم نپیچه و کم نیارم وسط معرکه خبری از طالب بودن نیست .

مخلص کلام ، آدمیزاد تا کم نیاره تو نون و سفره و درد و بلا و پر گرفتاری به پرش نگیره حواسش پی گردو بازی ِولی همینکه اوس کریم فیتیله ابتلاء و کشید بالا هوارش بلند میشه که "یا مُنتقم اِنتَقِم " 

غافل از اینکه حضرتش که الهی هممون براش فدا بشیم تو همون هزاره و اندی گیر افتاده محض خاطر بی مقدارِ امثال من که هنوز تا اوقاتشون برا بازیای دنیا خط خطی نشه سراغش و نمیگیرن.

کجان اون جوونمردایی که کمر همت و ببندن و راه بیافتن برات دنیا رو بروبن از همه پست و پلشتیا ؟

کجان اونایی که صداشون نه برا گیر و گورای خودشون که برا صغیر و کبیر مظلوم یمن و فلسطین و کشمیر و میانمار و نیجریه و .به هوار بلند بشه ؟

کجان اون لوطیایی که خونشون و تو مشتشون بگیرن و برات سینه سپر کنن و چشم ببندن رو همه ریاکاریای دنیا و بگن امر امر شماست ؟

کجان اونا کشته مرده هایی که با خونشون راه رو برات آب و جارو کنن و آیینه ببندن همه دنیا رو محض ظهورت ؟

کجان سربازایی از جنس سربازای خمینی تا به فرمان ولی بهر نبردی بی امان آماده باشن؟ 


پ.ن اول: اگر حجاب ظهورت وجود پست من است خدا کند که بمیرم ، چرا نمی ایی.

پ.ن دوم : اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه ، و ضابین عنه، والمسارعین الیه فی قضاء حوایجه، والممتثلین لاوامره، والمحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه 

پ.ن سوم : هوایی رخ یوسف هوای کنعان است 


بسم الله

امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:

مَن کان کَفَنُهُ مَعَهُ فی بَیتِهِ لَم یُکتَبْ مِنَ الغافِلین و کانَ مأجوراً کُلّما نَظَر اِلَیه.

کسی که کفنش در منزل به همراه خود دارد نام او در زمرة غافلان» نوشته نمی‌شود و هر بار که به آن نظر می‌کند برایش اجر و حسنه ثبت می‌گردد. (المحجّة‌البیضاء، ج ٨، ص ٢٤٢)

یه دوست از دست رفته ای دارم مال دوران راهنمایی مدرسه ام بود ، قدمت دوستیم باهاش خیلی زیاد نشد نهایت چهار پنج سال ولی تا عمرم به دنیا هست ممنونشم که راه و رسم دین رو نشونم داد . اون بهم گفت یادت باشه زود برا خودت کفن بخر و سعی کن همه جاهای خوبی که میری همراهت باشه .

قسمت شد صاحب کفن شدم و سالهاست همیشه یه تیکه کوچیکش تو سجاده ام همراهم شده همه جا . اوایلش یه جورایی ترس بود الان برام نقش یه مُذَکِر رو داره .

الان که خواستم  پست رو بفرستم تو جستجوهای گوگل این حدیث رو دیدم و کلا مطلب قبل رو پاک کردم و دارم این و مینویسم . دوستای خوب نعمتن و مجرای روزی آدم حتی اگه من به دلایل مختلف مشمول روایت نشم این چیزی از تلاش دوستم برا رهایی من از غفلت کم نمیکنه .


هدیه به همه انبیاء و اولیاء وصلحاو شهدا و ارواح همه مومنین و مسلمین من الازل الی الابد بخوانید فاتحه مع السوره و الصلوات


بسم الله

چی میتونه بگه ادم ؟ 

جز عرق شرم که میشینه به همه وجود یه ایرانی چه کاری میشه کرد

چقدر تحمل این رفتار خارج از دیپلماسی و کودک مآبانه زجر آوره .

چقدر درد داره این روزا

ایران به خودش نمیدید این همه خاری و خفت رو در جوامع بین المللی 

باور کن جناب رییس جمهور نه تنها افکار و اعتقاداتت بلکه حتی صدای خنده ها و این قهقهه مستانه ات رو هم گرو نگه میداریم برای روز حساب ،یادمون نمیره که برای ما  فقط ابرو در هم کشیدی و به درک و به جهنم خرجمون کردی و برا اونوریا انگار دوستای دوران دبیرستانت دورت جم شدن قهقهه سر دادی و با رفتار ولنگارانت بی حرمت کردی لباس تنت رو.

کاش میدونستی چقدر برای ما این عنوان رئیس جمهور ایران عزیز که تو داری به گند میکشی افتخار و ابهت داشته یه زمانی

کاش یه نگاهی به متن سخنرانی یه رئیس جمهوری که تو جایگاه تو تو مجمع سازمان ملل ایستاد و با تمام شجاعت و عزت یک ایرانی جنایات آمریکا رو تو صورتشون کوبید  مینداختی( تاریخ ۳۱/۶/۶۶ . ادعا نامه ایران علیه آمریکا )


بسم الله

امام رضا(ع) درباره اهمیت یاد گذشتگان و نحوه زیارت قبر مؤمن و قرائت سوره فاتحه آداب خاصی را بیان کرده‌اند. آن حضرت در این باره می ‌فرماید: هر کس توانایی ندارد به زیارت قبر ما بیاید، به زیارت قبر دوستان صالح ما و علما و دانشمندان و بزرگان شیعه و برادران و خواهران دینی برود که خداوند ثواب زیارت ما را به او اعطا می‌کند.

همچنین ایشان درباره چگونگی زیارت قبر مؤمن می‌فرمایند: هر کس قبر برادر مؤمن خود را زیارت کند و دست خود را روی قبر بگذارد و سوره انا انزلنا» را 7 مرتبه بخواند، از عذاب و رسوایی روز قیامت نجات می‌یابد.
و در جای دیگری نیز به نقل از جد بزرگوارشان حضرت محمد مصطفی(ص) فرموده‌اند: کسی که به قبرستان برود و سوره قل هو الله احد» را 11 مرتبه بخواند و ثواب آن را برای اموات بفرستد، به عدد مردگان به او پاداش داده می‌شود. (بحار الأنوار، ج 82، ص 169)


هدیه به همه انبیاءو اولیاء و صلحاءو شهدا و ارواح همه مومنین و مسلمین من الازل الی الابد بخوانید فاتحه مع السوره و الصوات
پ.ن 1 :
تو ﻣﺩﺍﻧ

ﺍﺯ ﻣﺮ ﻧﻤﺗﺮﺳﻢ

ﻓﻘﻂ

ﺣﻴﻒ ﺍﺳﺖ

ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ

ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺒﻴﻨﻢ

پ.ن 2 : بکم ینزل الغیث بخاطر شما باران فرو میریزد (زیارت جامعه)
پ.ن3 : ظاهرا دیوار ، اما غالبا در بوده ام .
پ.ن 4 : بر همان عهد که بستیم ، بر آنیم هنوز


بسم الله

هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ

فکرم پیش تدبر سوره حدید مونده و تو همون آیات اول گیر افتادم .این جنس آیات که مدام داره تذکر میده خدا تو شش روز کل زمین و آسمون رو خلق کرده بهم یه استرسی وارد میکنه که یه جورایی من و به حرکت و برنامه ریزی وادار میکنه .

مدام به خودم میگم به نظرت خدا خواسته اقتدارش رو به رخ بکشه که هفت جای قرآن بهش اشاره کرده ؟ یا مثلا خواسته در مورد زمان حرف بزنه ؟ یا قصد داشته در مورد فرصت و بهینه استفاده کردن از زمان بهمون درس بده؟

خدایی که من الازل الی الابد فرصت داشته برای خلقت چرا باید شش روزه سر و ته موضوع رو هم بیاره و کار رو جمع و جور کنه و بره سراغ عرش و باقی کارا ؟؟؟

من که مخلوق اون خالق هستم و ظاهرا اشرف مخلوقات چقدر پشتکار دارم و چقدر برای کارهام زمان تعیین میکنم و تو اون زمان مشخص کار رو به سرانجام میرسونم ؟ من تو یه هفته پرونده کدوم کار و هدفم رو تموم میکنم ؟ اگه قرار باشه یه امتیازی به خودم بدم تو مغتنم شمردن فرصتها واقعا نمره ام چنده ؟


پ.ن 1: سه ماهه میخوام برا خونه یه تقویم اجرایی دیواری درست کنم و همچنان میخوام درست کنم

پ.ن 2 : از دفتر برنامه ریزی شخصیم نگم براتون که اوضاعش فاجعه است

پ.ن 3 : ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی .


بسم الله

سلام و نور

زیارت دور و نزدیک همه زوار  حضرت ارباب قبول باشه .

جواب به پیغام های خصوصیم اینه :

میخونم همه وبلاگهایی رو که دنبال میکنم نظر ندادنم دلیل نخوندن نیست .

زیارت نبودم ، نبودنم دلیل زائر بودنم نیست .

70 تا پست نوشتم که همه فقط ذخیره شده و شاید یه وقتی منتشر بشه شایدم بعد ها پاک بشه از لیست.

بعضی از وبلاگ هایی که پیشنهادش رو میدید برای خوندن مطابق سلیقه ام نیست و اونجا وقت گذاشتن برای شخص من جزء کارهای بیهوده است .

فکر نکنم بتونم تو چالش جدید شرکت کنم . از دعوت دوستان ممنون . این معنیش این نیست که پست دیگر دوستان رو در رابطه با چالش نخوندم . اتفاقا خوندم و لذت بردم از مدل نوشتاری بعضی دوستان

دوستانی که وبلاگ دارن واقعا لطف میکنن اگه پیام خصوصی ناشناس برام نفرستن چون جواب بعضی رو نمیتونم اینجا بدم و بهتره خودشون مطلع بشن . در نتیجه دوستی که سوال خصوصی پرسیدن بهتر هست بیان و یه آدرس بدن تا جواب سوالشون رو بدم .

یه جواب پایانی میدم که به همه دوستان تعلق میگیره : قطعا اگه وبلاگی رو دنبال میکنم از قبل مطالبش رو خوندم و چون یا با ذائقه ام سازگار بوده یا حتما دلیل داشتم دنبال کردم والا اهل تبادل لینک نیستم و اصراری برای اینکه کسی وبلاگم رو دنبال کنه ندارم . پس اگر صرفا کسی جهت اینکه من دنبالش کنم وبلاگم رو لینک کرده خواهش میکنم خودش حذف کنه آدرس بنده رو از لیستش.


پ.ن اول: خیلی خوبه که آدم تو فضای مجازی هم دوستان خوبی داشته باشه که پیگیر احوالش باشن . خدا عوضتون بده .

پ.ن دوم : بارون امروز یه جور بدی بهشت لازمم کرد .

پ.ن سوم : اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد .


بسم الله

شهادت حضرت خیر البشر محمد مصطفی صلوات الله علیه و کریم بن کریم امام حسن مجتبی علیه السلام بر تمامی موجودات عالم تسلیت باد .

هر عملی که انجام دهید ، پیغمبر میبیند ، هر نیتی که ناصری بکند ، می بیند .

از اسرار ما مطلع می شوند . واخجلتا ( چقدر خجالت داردا ) چطور پیغمبر با این روسیاهی من شفیع من بشوند ؟

چه بکنیم ؟ لکن رحمة للعالمین است

یک نمونه از نگرانی حضرت جریان شهادت این بزرگوار است . ایشان نگران امت بودند تا جایی که جبرئیل پیغام آورد که حضرت حق میفرماید : و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد (و از امتت خواهد آمرزید که خشنود شوی ، سوره ضحی آیه 5 ) حضرت فرمودند : الان راحت شدم .

( حاج آقای ناصری )


پ.ن 1 : شهادتی که برای ما رحلت نمیشود .

پ.ن 2 : حسن شدی که سوال غریب کیست در عالم / میان کوچه و گودال بی جواب بماند .

پ.ن 3 : اگر چه خیر ندیدند از در اما باز / به روی هر چه گدا هست واگذاشته اند

پ.ن 4 : اسئکم بالدعا


بسم الله

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه :

علم ما به شما احاطه دارد ، و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست

                                                                                      (تهذیب الاحکام ، مقدمه جلد 1 ، ص 38 )

از حال و روزمون با خبرید ، از این ابتلائاتی که غرق درش هستیم مطلعید و وای از ما که تو اوج بلا هم یادمون نیست باید سراغ کی بریم و چی بخوایم .

وضعیت مملکتمون ، وضعیت دنیا ، وضع معیشت مردم ، وضع ایمان و اخلاقمون .

من که به نوبه خودم گند زدم به هر چی انسانیت هست از بس که دنبال خودم و امورات جاریه دنیام .

چه جوری یه عده ای بودن که دلشون برا گربه تو شاخ آفریقا هم شور میزده و نجات اون پرنده که از درختای استوایی افتاده بوده پایین هم تو برنامه شون بوده ؟!! پس چطور امثال من فقط فکر خودشون و نهایتا نزدیکانشون هستن ؟

این حکومت امام مهدی که ازش حرف میزنن عجب جایی هست خدا وکیلی !!! اگه اونا با هم احباب هستن پس ما چی هستیم ؟

اینروزا ذهنم یه جور جالبی داره تو ساختار حکومتی حضرت میچرخه و دنبال جا برا خودم میگردم . مع الاسف

برا آدم های تنبل و تن پرور و نون به نرخ روز خوری چون من جایی تو این ساختار نیست . اونوقته که باید بشینم و آب از لب و لوچم بره و حسرت نصیبم بشه از دوری و مهجوری

زیاد بخونیم این روزا دعای غریق رو " یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک "


پ.ن 1 :

من از دیروزهای رفته دانستم

که در امروزِ ما تقدیرِ فردا آفرینی هست

خبر دارم

بهار بهترینی هست !

پ.ن 2 : من هر وقت به مسیح می اندیشم پایه های صندلی ام جوانه میزند

میلاد حضرت مسیح علیه السلام مبارک


بسم الله

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند »
بی تو چه می کنند؟ تویی کیمیا تویی

        میلاد حضرت مادر بر هممون مبارک

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

بوی پیامبران بوی به و بوی حورالعین بوی یاس و بوی فرشتگان بوی گل سرخ است، ولی بوی دخترم فاطمه علیها السلام بوی به و یاس و گل سرخ روی هم است. ( بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۱۷۷ )

میخواستم از زندگی ققنوس وار مادران بنویسم

از بارها و بارها سوختن و زاییدن و زاییده شدن هاشون

از لحظه های تجربه مرگ که حیات بخشیده به همه فرزندان عالم

از ناشناخته و افسانه ای بودنشون

از بهشتی که زیر پا گذاشتن تا آغوش محبتشون رو به روی بچه هاشون باز کنن

اما روایت من و رسوند به رایحه طیبه ، به بوی خوش منتشر در همه عالم

یاد تفسیر یه دوستی افتادم از زیارت حضرت زهرا ، میدونید زیارتنامه ای که اتفاقا از امام معصوم روایت شده و با سلام شروع نمیشه زیارت مادر عالم حضرت زهرا (روحی لک الفداه) هستش ؟

میدونید چرا ؟ آخه سلام رو به کسی میدن که خدمتش شرفیاب میشن نه کسی که همواره و پیوسته حضور داره و هست .

میگم چقدر بوی مادرمون باید بوی دل انگیزی باشه ترکیبی از به و یاس و گل سرخ .جمع انبیاء و ملائکه و حورالعین

یه حبه انگوری به مادرش گفته بود : مامان چه بوی خوبی میدی . 

بوی چی مامان ؟

بوی خودت . بوی مامانی .یه بوی رویایی

خوش به حال بچه ها که چشم و گوش دلشون بازه و سینشون محل دریافت خوبی های هستی

حالا فکرشم میتونه دیوونم کنه که حضرت مادر چه رایحه دل انگیز و رویایی دارن

مانده ام لحظۀ پیچیدن عطر تو به شهر                            ملک الموت پیِ چند نفر می‌آید

                                                                            چه میفهمم من از زهرا و ما ادراک ما زهرا.


پ.ن 1 :سرمایه ی محبت زهراست دین من  / من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم

پ.ن 2 : غرق تلاطم مثل امواجند مردم / قدری دعا کن سخت محتاجند مردم

پ.ن3 : تعریف ما از عشق در یک جمله این است  / زهرا فقط کفو امیرالمومنین است

پ.ن 4 : دل و دماغش نوشتن نیست ولی الوعده وفا. گفتم مینویسم و رزقم شد روز ولادت حضرت مادر الحمدلله علی کل انعم


بسم الله 

به مدد حضرت باب الحوائج و به حرمت این لحظات تحویل و تحول خاص در عالم ،سال ۹۸ آخرین سالی باشه که بی پناه بودیم و برسه و تموم بشه این انتظار تو سال ۹۹ ،که  دنیا آبستن حوادث عظیم و آماده خاتمه فراغ هست ان شاء الله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد  .

شهادت حضرت باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر  تسلیت باد .


پ.ن : لحظه اول سالم بنویسید حسین 

پ.ن اول: چقدر داغت سنگینه . برامون دعا کن حاجی .  سلام بر شهیدان

پ.ن دوم : من از عهد آدم تو را دوست دارم 

پ.ن سوم : اسئلک بالدعا یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال به عدد روزهای سال 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها